راحت بودم دوباره پیداش شد...
سلام دوستان من...اصلا حالم سر جاش نیس....میدونین چرا؟معلومه که نه....دیروز میخواستم برم بالا خونه مامان بزرگم تا میخواستم پامو بیرون بزارم پشتیبانم از قلم چی بده زنگ زد...زود اومدم قبل اینکه مامانی تلفنو برداره گفتم کیه؟؟؟؟مامان گفت که خوشحال باش پشتیبانته!!!!!گفتم اه اه اه....دوباره پیداشون شد
بعد کلی صحبت قطع کردن...زودی گفتم چی شد؟؟؟؟چی گفت؟؟؟
مامانی با خوشحالی گفت فردا امتحانته!!!
منم گفتم که واااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااای
دوباره پیداشــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــون شــــــــــــد
اه اه اااااااااااااااااااااااااااااااه فقط اهههههههههههههههههههههههه
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی