♫*♥♥*دلنوشته های اسرا*♥♥*♫

سلام دوستان...خوبین؟؟دلم خیلی میخاد یک گربه کوچولو داشته باشم..حیوون خونگی دوست دارم...خیلی به مامانو بابایی گفتم که بخر قول میدم مراقبش باشم اما گفتن:نمیشه مریض میشی!!منم میگم:از اونایی میخریم که واکسنو اینجور چیزا دارن...مامان بابا خواهش میکنم بخرین..دوست دارم بهش غذا بدم ....خیلی دوست دارم باهاش بازی کنم   ....خلاصه در کل حیوون دوست دارم...درسته تو حیاطمون گربه داریم امانمیشه که بیاریمشون خونه من نگه داری کنم!!! گربه کوچولو...ای خدا ازت کمک میخام..کمکم کن مامانو بابایی رو رازی کنم گربه بخرن... پیشیپیشی ناز....پیشیپیشی ای چه نازه...دوست منه همیشه                   &...

سلام...خدا ی مهربان ازت خیلی ممنونم که این همه برام نعمت بخشیدی...مامان بابا دایی مامان بزرگ بابا بزرگ و سلامتی... اینا همه نعمتای الهی توهستن ای خدا...خیلی ازت ممنونمو شکرت میکنم...ای خدا میدونم لیاقت همه ی نعمتاتو نداشتم ولی  لیاقت این خانواده ی مهربونمو دارم...خیلی ازت ممنونم که خوانواده ای دادی که همیشه هوامو دارن...ممنونم ازت خیلی خیلی ممنونم...من در مقابل تو یک انسان شکسته هستم و چون تو از من بزرگ و پر قدرت هستی میدونی... ...

سلام دوستانم...دیروز خیلی خوش گذشت اخه رفته بودیم خونه عزیز{مامان بابایی}...عمو و زن عمو هم اومده بودن...تبلتو گوشیمم بورده بودم...میدونین که بدون تبلتو گوشی نمیشه ...خلاصه با مانی مهدی{پسر عمو هام}خیلی بازی کردیم...حتی عکس سلفی هم انداختیم...اما متسفانه نتونستیم بریم بیرون!چون فرداش که باید عمو و بابام میرفتن سر کار نشد .....اما قرار گذاشتیم برا پنجشنبه... پنجشنبه فرداش که میشه جمعه...... جمعه هم تعطیله!!!پس میتونیم حسابی کیف کنیم...توپم برمیدارم برا فوتبالو وستی!!!!!!!البته فک نکنین که شام هم بیرونیم؟نه شام خونه بعدن بیرون....بــــــــــــــای بــــــــــــــای! ...

سلام دوستان من...اسرام..اومدم یک سوال کوچولو ازدوستای خوبم دخترا بپرسم..بازی جدید ارایشگری خوب برای کامپیوتر میشنسین؟؟؟؟؟؟؟ اگه میشنسین وقتی نظر میدین ادرس اونم بنویسین...ممنونم...البته اگه زحمت نشه!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!                 ممنونم..اسرا کوچولو

بقیشو بعدن میزارم عکسا زیادن...فقط مامانشون دیوونس...میخای بههش غذا بدی فففففففففف...مخای بچه هاشو برداری ففففففففففففففف.... ...

سلام دوستان من...دیروز امتحان قلم چی داشتم همون که تو مطلب{راحت بودم دوباره پیداش شد}گفته بودم...امتحانو دادم امدم خونه ساعت 4 دیگه باید جوابش میومد اما نیومده بود..مامان از پشتیبان پرسید پشتیبان گفت:برین تو سایت کانون اونجا تو صفحه شخصیش هست...رفتم دیدم که کارنامه ی امتحان 25 تیر هست...زودی رفتم..دیدم رتبه کشوری 15.رتبه استانی 1.رتبه شهری 1و رتبه اصلیم 6999....یه هورا کشیدم یه هورا کشیدم که مامانی زود اومد گفت چی شده؟؟؟؟گفتم مامان خودت ببین.وقتی دید خیلی خوشحال شدو گفت:دختر خودمی بایدم اینطوری باشی..دیدی دیدی گفتم چیزی نیست..کمی فکر بکنی و نگران وقت نباشی اول میشی.. فقط برا اولین بار برا اولین بار ممنونم قلم چی... ...

  ...

سلام دوستان من...اصلا حالم سر جاش نیس....میدونین چرا؟معلومه که نه....دیروز میخواستم برم بالا خونه مامان بزرگم تا میخواستم پامو بیرون بزارم  پشتیبانم از قلم چی بده زنگ زد...زود اومدم قبل اینکه مامانی تلفنو برداره گفتم کیه؟؟؟؟مامان گفت که خوشحال باش پشتیبانته!!!!!گفتم اه اه اه....دوباره پیداشون شد بعد کلی صحبت قطع کردن...زودی گفتم چی شد؟؟؟؟چی گفت؟؟؟ مامانی با خوشحالی گفت فردا امتحانته!!! منم گفتم که واااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااای دوباره پیداشــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــون شــــــــــــد اه اه اااااااااااااااااااا...

سلام دوستان ...امروز تصمیم گرفتم تولد وبلاگمو بگیرم...دوستان من فکر نکنین ها دارم کپی میکنم نه فکر شما خلاق بود خواستم استفاده کنم....   وب قشنگم تولدت مبارک...بیا شمارو فوت کن تا صد سال زنده باشی.........         پســــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــند مـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــخواهمو نظـــــــــــــــــــــــــر..                        تولدت مبارک وبم..... ...